بلاتکلیفی عروس زاگرس
به گزارش مجله شرقیا، روزنامه اعتماد نوشت: گیسو تمشکی، سایه سیبی، دختر گندم؛ این مصرع آغازین شعری از یاسر اکبری شاعر گچسارانی است که گفته می گردد آن را برای رودخانه زهره سروده یا دست کم در شعرش از پیچ وتاب و ناز و کرشمه عروس زاگرس برای تشبیه یاری گرفته است. این گزارش، اما نه درباره ادبیات که درباره خبرسازترین سد این روز ها و چندسال گذشته ایران است؛ در یک سمت فعالان محیط زیست از نگرانی جدی درباره تکرار تجربه تلخ گتوند می گویند و در سمت دیگر هم مدیران دولت، مسوولان وزارت نیرو و مجریان پروژه نه تنها این نگرانی ها را نادرست می دانند که معتقدند چندین بار آنالیز های دقیق اجرا شده و حتی بدترین سناریو ها هم شبیه سازی و چاره اندیشی شده است.
ماجرا به سدی تازه روی زهره در تنگه چم شیر برمی گردد که زمزمه های آن از اواخر دهه شصت آغاز شد، در اواسط دهه هفتاد رنگ وبوی جدی به خود گرفت و در نهایت در اواسط دهه هشتاد هم مجوز اجرایی فاز اول آن صادر شد. پروژه استانی بود، اما تامین منابعش به خوبی پیش نمی رفت تا اینکه در اواسط دهه 90، احداث این سد به طرحی ملی تبدیل شد و بعدتر هم پای چینی ها به اجرای پروژه باز شد و در آخرین گام هم وزارت نفت هم به خبرسازی بیشتر این پروژه یاری کرد؛ با تمام این قصه ها و گذر این سه دهه بر تنگه چشم نواز چم شیر و زهره دنبال دار، حالا اطلاعات رسیده به خبرنگار اعتماد از سوی مسوولان و کارشناسان درگیر پروژه در استان کهگیلویه وبویراحمد، از اعلام رسمی و هشدار برای آب گیری این سد حکایت دارد؛ به نظر می آید قرار است در هفته های آینده ابراهیم رییسی به این استان سفر کند و آب گیری سد را هم کلید بزند.
این، اما همه حاشیه ها و چالش های این سد نیست؛ ماجرای آن با وزارت نفت یک طرف و در سمت برجسته تر، نقش سازمان محیط زیست در این پروژه است. یافته ها در این زمینه هم نشان می دهد که عملا مجوز آب گیری سد از سوی سازمان محیط زیست هم صادر شده هرچند که هنوز رسما اعلام نشده است.
مقامات محلی: کسی حق سنگ اندازی در پروژه را ندارد
پیش از پرداختن به نقدها کارشناسان و بعلاوه پاسخ مسوولان پروژه که در نشست خبری دیروز صبح مسوولان سازمان آب و نیرو و بعلاوه مجریان پروژه سد چم شیر مطرح شد، نگاهی به اخبار این پروژه در استان کهگیلویه وبویراحمد حائز نکات مهمی است. اگرچه مسوولان کشوری اصرار بر پاسخ به نقد ها دارند و می گویند برای هر پرسشی، پاسخ منطقی و معقول در چنته دارند، اما در استان محل آب گیری سد، ماجرا به شیوه ای دیگر در جریان است. همین دیروز استاندار این استان رسما اعلام نمود که هیچ کس حق سنگ اندازی در این پروژه مهم را ندارد.
سید علی احمدزاده که در نشست شورای اداری استان سخن می گفت، ضمن تهدید مسوولان به برکناری در این باره گفت: یک مدیر به چه حقی پروژه ای را که 10 هزار میلیارد تومان طی 27 سال برای آن هزینه شده است، زیر سوال می برد؟ قرار نیست با یک مصاحبه اشتباه همه کوشش ها زیر سوال برود!... در خصوص سد چم شیر تنها شرکت آب منطقه ای باید جوابگو باشد و هیچ کس حق سنگ اندازی در پروژه مهم و توسعه محوری که قرار است با دستان رییس جمهور آب گیری آن اعلام گردد را ندارد و بدون علت زیر سوال ببرد. این مصاحبه های بی ربط و ناامید نماینده برخی افراد باعث می گردد که عده ای سوءاستفاده کرده و ناامیدی در استان ایجاد نمایند. بخش مهم این سخنان، اما اشاره استاندار به آب گیری این سد با دستان ابراهیم رییسی است.
این شرحات درحالی است که برخی کارشناسان و مهندسان مشغول به کار در پروژه سد چم شیر در محل پروژه، تایید کردند که نامه هایی مبنی بر آب گیری پروژه طی روز ها و هفته های آینده دریافت کرده اند. این کارشناسان اعلام نمودند که در محل پروژه، شرایط برای آب گیری فراهم شده و هشدار های لازم به مردم محلی هم داده شده است.
با این شرحات به نظر می آید آب گیری چم شیر قطعی شده و برنامه معینی دارد، هرچند که معین نیست رییس سازمان محیط زیست که اعلام نموده بود تا خاتمه آنالیز ها اجازه آب گیری این سد را نمی دهد، دقیقا مشغول چه کاری است؟ همین دیروز اعلام شد کارشناسان سازمان محیط زیست در محل پروژه و مشغول آنالیز های دقیق و علمی هستند تا نتیجه نهایی را درباره آثار زیست محیطی این سد به رییس سازمان منتقل دهند هرچند که به نظر می آید پیش از خاتمه این آنالیز ها، برنامه آب گیری قطعی شده است.
تمام نقدها محیط زیستی به پروژه ای خبرساز
درست در 25 کیلومتری جنوب شرقی گچساران در استان کهگیلویه وبویراحمد و پیش از پیوستن رودخانه خیرآباد به رودخانه زهره و در نزدیکی محلی به نام تنگه چم شیر، پنجمین سد بزرگ ایران به نام چم شیر ساخته شده و حالا در انتظار بهره برداری و آب گیری است. آنچه در این سال ها از زبان کارشناسان محیط زیست درباره این پروژه شنیدیم، اما تماما نقد است و می گویند خسارتی که قرار است بر منطقه تحمیل گردد، دست کمی از نتایج سد گتوند نخواهد داشت.
اگرچه هدف از احداث این سد، آب دهی به اراضی کشاورزی در پایین دست استان کهگیلویه و بوشهر و بعلاوه تامین آب شرب برای مردم این منطقه ها اعلام شده، اما حسین آخانی فعال محیط زیست و استاد گیاه شناسی دانشگاه تهران پیش تر با رد این اهداف گفته بود که این آب نه به درد شرب می خورد نه کشاورزی. از این به بعد نمک است که مهمان زمین های کشاورزی منطقه خواهد شد. نقدها، اما به همین چند مورد خلاصه نمی گردد و کارشناسان چند مساله زیست محیطی برجسته دیگر را هم عنوان می نمایند؛ گفته می گردد که این سد 500 هکتار از جنگل ها و بوته زار های حاشیه زهره و پایین دست این سد را نابود خواهد نمود، باعث افزایش و شدت گرفتن ریزگرد ها در پایین دست این سد و بعلاوه ایجاد گاز گلخانه ای متان خواهد شد.
علاوه براین در ماه های گذشته بار ها از نقش کشور چین در این پروژه هم سخن به میان آمده و گفته شده که علت اصرار بر آب گیری این سد همین نقش کشور چین در این پروژه است؛ موضوعی که بخش اول آن یعنی حضور پیمانکار چینی رسما تایید شده است. خبرنگار اعتماد در نشست خبری صبح دیروز محمود محضرنیا مجری طرح چم شیر و دیگر کارشناسان و مجریان این پروژه، ضمن مطرح کردن این پرسش ها، درباره نتایج گزارش مرکز پژوهش های مجلس و پیشنهاد این مرکز به توقف آب گیری هم پرداخته که در ادامه پاسخ ها آورده شده است.
پاسخ مجریان پروژه به نقدها: منتقدان باید جوابگو باشند
نشست خبری صبح دیروز مجری و کارشناسان طرح سد و نیروگاه چم شیر با استقبال خبرنگاران روبرو شد و در آن تقریبا تمام نقدها مطرح شده در این سال ها بار دیگر طرح و پاسخ مجریان پروژه روبرو شد.
در ابتدای این نشست محمد محضرنیا مجری طرح سد و نیروگاه گفت: برخی افراد خاص با ارایه اطلاعات ناقص و نادرست در زمینه طرح سد چم شیر، درحال تشویق اذهان عمومی هستند و حتی ابهاماتی نادرست برای مسوولان به وجود آورده اند. او درباره جزییات این پروژه هم گفت: سد و نیروگاه چم شیر در 25 کیلومتری جنوب شرقی شهر گچساران در استان کهگیلویه وبویراحمد و روی رودخانه زهره در دست ساخت است. این سد با 95 درصد پیشرفت، با ارتفاع 151 متر از تراز پی بلندترین سد وزنی از نوع بتنی غلتکی ایران بوده که دارای مخزن 2.3 میلیارد مکعب، دریاچه ای به طول 48 کیلومتر و مساحت دریاچه 51 کیلومتر مربع در تراز نرمال است. این سد علاوه بر تنظیم 1.2 میلیارد مترمکعب آب برای کشاورزی پایاب، 482 گیگاوات ساعت فراوری برق در شرایط نرمال آبی خواهد داشت.
او درباره مجوز ها و روند طی شده هم گفت: در روند اجرایی ساخت یک سد، شرکت سازنده باید مجوز های مختلفی را اخذ نماید؛ برخی از این مجوز ها درون سازمانی است و تعدادی نیز برون سازمانی؛ توجیه فنی و مالی طرح در شورای فنی وزارت نیرو مهم ترین مجوز درون سازمانی و تایید سازمان محیط زیست مهم ترین مجوز برون سازمانی است. بعلاوه عملیات اجرایی سد بدون اخذ مجوز سازمان محیط زیست امکان پذیر نیست. گزارش ارزیابی زیست محیطی در سال 1388 به سازمان محیط زیست ارسال شده و سازمان بعد از آنالیز های ویژه مجوز را صادر کرده است. در هفته گذشته نماینده ویژه سازمان محیط زیست طی بازدید و جلسات کارشناسی با عوامل طرح بر نبود مشکل زیست محیطی در این سد تاکید کرد.
وزارت نفت تا الان کجا بوده است؟
یکی از بحث های خبرساز درباره پروژه سد چم شیر در این روزها، ماجرای چاه های وزارت نفت است و حتی در روز های گذشته برای افکار عمومی این پرسش مطرح شده که چرا این وزارتخانه از مزایای چندین حلقه چاه نفت گذشته است؟ آن ها می پرسند که ماجرای این پروژه و اصرار بر آب گیری آن دقیقا چه هست که حتی وزارت نفت از چنین چاه های مهمی می گذرد؟ پاسخ مسوولان وزارت نیرو و مجریان پروژه، اما به شکل دیگری است؛ آن ها می گویند این وزارتخانه در تمام سال های گذشته در جریان این پروژه بوده و چندین صورتجلسه مشترک هم امضا کرده، اما به ناگه و در این روز ها موضع خود را تغییر داده است.
در نشست خبری دیروز یکی از کارشناسان این پروژه در این باره موضوع شرحات مفصلی را ارایه کرد و گفت: نامه های سال 74 وزیر نیروی وقت به وزیر نفت موجود است و نهایتا در 25/1/78 جلسه ای در گچساران با حضور وزارت نفت برگزار گردید که صورت جلسه آن موجود است. در این صورت جلسه طرفین می گویند با شفت و قلاب می گردد از چاه های موجود بهره برداری کرد. آنجا مسوولان وزارت نفت گفتند که دو چاه وجود دارد یکی بهره برداری و یکی مطالعاتی.
او درباره ادامه جلسات با وزارت نفت در سال های بعد هم می گوید: سال 88 که طرح به آب نیرو می رسد، باز هم جلسه دیگری با نفت شکل می گیرد. از 88 که آغاز به کار کردیم متوجه شدیم که آن ها بعد از سال 78، 8 تا چاه زدند که توی حریم ارضی دریاچه بودند. بعد که متوجه خطا شدند و از واکنش وزارت نیرو ترسیدند، بحث عدم امکان بهره برداری از نفت را مطرح کردند.
جلساتی تخصصی برگزار و مفصل بحث شد (چاه می تواند 10 هزار متر آب را تحمل کند درحالی که حد سد نهایتا 150متر است) آنجا مطرح کردیم که بحث آب گیری و آسیب به چاه شبیه نشستن مگس روی گوش فیل و له کردن فیل است! از سال 94 تا96مشترکا نقشه برداری کردیم، محاسبات کردیم و نهایتا درسال 96 یک صورت جلسه صورت گرفت.
در آن صورت جلسه ما متعهد شدیم که جاده ای احداث کنیم که نفت بتواند به چاه ها دسترسی داشته باشد. پس ما درسال 96 پرونده را بستیم. وزارت نفت اصلا مجبور به پلمب چاه ها نیست و خودشان تصمیم به این کار گرفتند؛ چون سد با علم به امکان بهره برداری نفت احداث شده است. اینکه چرا الان حرف های دیگری می زنند، مساله ما نیست..
اما یکی دیگر از پرسش ها به گزارش مرکز پژوهش های مجلس برمی گردد که پس از آنالیز این پرونده در مجلس و در کمیسیون اصل 90، عملا ماجرا به این مرکز ارجاع داده شد؛ به عبارتی می توان گفت نقش حکم برعهده این مرکز پژوهشی واگذار شد که طرفین هم آن را تایید می نمایند. نکته مهم در این باره، اما جمع بندی گزارش این مرکز است که عملا آب گیری در شرایط کنونی را به مصلحت نمی داند.
با این شرایط، اما چرا همچنان مسوولان وزارت نیرو و مجریان پروژه به آب گیری اصرار دارند؟ این پرسش خبرنگار اعتماد در نشست دیروز از مجریان این پروژه بود که در پاسخ هم اعلام شد: درباره گزارش مرکز پژوهش ها، جلسه هفته پیش دو کامنت مهم داشتند و گزارش ما را تایید کردند و گفتند اگر دو موضوع حل گردد ایرادی ندارد. ما همین دیروز پاسخ مرکز را هم دادیم و موارد مدنظر آن ها و پرسش های شان برطرف شده است.
مسائل دیگر، اما بحث نابودی حدود 500 هکتار از بوته زار ها و جنگل های زاگرس و بعلاوه امکان ایجاد و افزایش موضوع ریزگرد در پایین دست این سد است که در این باره هم مجری پروژه در شرح گفت: درباره ریزگرد ها اگر بگوییم شادگان خشک می گردد، بله شاهد ریزگرد ها خواهیم بود، اما این موضوع درست نیست و شادگان خشک نمی گردد. پس این مساله ریزگرد هم درست نیست. عدد جنگل هم 500 هکتار نیست و ما فقط دو لکه سبز داریم یکی کشاورزی و دومی هم چم شیر هست. بحث 50- 40 هکتار درختچه هست که جایگزین آن باید درخت کاشته گردد.
سازمان محیط زیست پیش تر مجوز این پروژه را صادر کرده، اما می گوید قبلا مجوز دادیم و حالا با مسائلی که مطرح شده باید آنالیز های نو انجام گردد که دو هفته پیش گروهی رفتند و حدود سه روز پیمایش کردند. نتیجه این بود که مطالعات اول را صحه گذاری کردند. پس الان مجوز محیط زیست هم صادر شده و مساله ای در این باره وجود ندارد.
نگاه وزارت نیرو به آب مالی است و حیاتی
اما با این شرحات و با سابقه چندین پروژه خبرساز در دو دهه گذشته، چرا پیش از اجرای پروژه ها این بحث ها به طور جدی مطرح نمی گردد و چرا همچنان شاهد بحث های زیست محیطی در شرایطی هستیم که عملا نه راه پیش وجود دارد و نه راه پس؛ به عنوان مثال درباره همین سد چم شیر، مسوولان می گویند که نمی توان چنین هزینه ای را نادیده گرفت.
بهنام اندیک کارشناس حوزه آب و محیط زیست در پاسخ به این پرسش به نگاه زیربنایی وزارت نیرو اشاره می نماید و آن را نقد می نماید. او در این باره می گوید: متاسفانه مانند هر موضوع و پروژه مشابه دیگر ما شاهد کمبود اطلاعات شفاف و در دسترس عموم هستیم و هنوز نمی دانیم چه شد که سازمان محیط زیست نظر خود را تغییر داده است. موضوع مهم تر، اما نقش کارشناسان آب در سفیدشویی این پروژه آب است که موسسات مختلف در حوزه آب صفحات اختصاصی برای چم شیر ایجاد کردند که پرسش هایی را درباره بودجه این موسسات را مطرح می نماید.
او معتقد است که نگاه وزارت نیرو و مسوولان به موضوع آب نباید صرفا مالی باشد: فارغ از اینکه الان غلظت آب چقدر است، سد چم شیر حدود 25 درصد غلظت آب را افزایش می دهد که برای من پرسش است که چرا کارشناسان حوزه آب به راحتی از کنار این موضوع می گذرند؟ علاوه بر این به گمانم همچنان مهم ترین چالش و مساله در حوزه وزارت نیرو، نگاه این وزارتخانه به آب است؛ همچنان وزارت نیرو آب را نه یک مایع حیاتی که کالایی سرمایه ای و مالی می بیند و همین ریشه بسیاری از مسائل و چالش های این چنددهه گذشته است.
باید آب این سد جایگزین آب شیرین مصرفی پروژه های نفت گردد
غلامرضا تاجگردون، نماینده پیشین گچساران در مجلس و رییس پیشین کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در این باره گفت: درباره بخش فنی که صاحب نظران باید نظر دهند، اما اطلاعات و تجربه من این طور است که تقریبا سال های 74 بود که آب منطقه ای فارس، بوشهر و کهگیلویه (آن زمان همه یک آب منطقه ای داشتند) در مطالعات خود به نقطه سد چم شیر رسیدند؛ سدی که در جنوب شرقی شهرستان گچساران واقع شده و هدف آن بیش از صنعت و کشاورزی، نیروگاه برقابی بود.
درست در نقطه ای که سد واقع می گردد یا تا نقطه سد، آب نسبتا شیرین است، اما بعد از این نقطه و چندکیلومتر پایین تر گنبد های نمکی هستند که آب شیرین رودخانه بعد از عبور گنبد های نمکی تبدیل به آب شور می شد و پایین می رفت. البته هیچ گاه با غلظت کنونی مسائل محیط زیستی آن مطرح نشد، اما چندین سال مطالعاتی در دست آنالیز و انجام بود تا اینکه پروژه آغاز به کار کرد. تامین مالی معمولا با مشکل روبه رو می شد تا اینکه چینی ها فاینانس کردند و عملیات را تقریبا چینی ها انجام می دادند که البته من از اعداد دقیق آن اطلاعی ندارم.
چیزی که معین است تغییر اهداف سد در این سال هاست؛ برقابی قرار بود آب قابل توجهی به وسیله کانال به بنادر و اطراف هندیجان منتقل گردد، اما اهداف تغییر کرد و مقداری از تخصیص آب را به بخش کشاورزی منطقه گچساران اختصاص دادند و مقداری هم به بخش کشاورزی دیگر منطقه ها. البته با فضایی که شکل گرفت این تخصیص در هاله ای از ابهام است.
درباره مسائل زیست محیطی، اما من اطلاع دارم که از ابتدا دانشگاه شیراز و گروه های مختلف محیط زیستی در این پروژه نقش داشتند هر چند که حوزه تخصص من نیست و کارشناسان صاحب نظر باید نظر خود را اعلام نمایند. درباره چاه های نفت، چند حلقه چاه نفت در دریاچه سد داشتیم که شاید یکی از عوامل تاخیر درباره این پروژه در چند سال گذشته همین ماجرای این چاه های نفت باشد. تا جایی که من می دانم این مخازن تاثیری روی آب ندارد که البته توافقاتی شده و عملا کاری روی چاه ها انجام نمی گردد. در حالت کلی طرح، طرح خوبی است، چون هم آبی که به خلیج فارس می ریزد، تغییری نمی نماید ضمن اینکه برداشت از محل سد نسبت به مخزن سد خیلی نیست و تخصیص برای برداشت نسبت به آورد سد حداقلی است.
نکته دیگر اینکه هدف این سد توسعه گچساران یا کهگیلویه نبود؛ در زمان ساخت البته اشتغال مناسبی برای مردم بومی داشت، اما پس از آن، یک 65 میلیون مترمکعب آب برای صنعت داریم و یک 65 میلیون مترمکعب هم برای کشاورزی. تخصیص آب صنعت برای این است که شرکت نفت که الان از چاه های ذخایر زیرزمینی شیرین منطقه برای عملیات نفتی استفاده می نماید، باید تخصیص از این سد را جایگزین آب شیرین و زیرزمینی منطقه کند که متاسفانه تا به امروز اتفاقی رخ نداده و همچنان شرکت نفت از آب های شیرین زیرزمینی سد کوثر یا رودخانه خیرآباد استفاده می نماید که از اشتباهات بسیار سنگین است که از قدیم بوده و باید با تخصیص سد چم شیر این آب جایگزین گردد.
درباره تخصیص آب کشاورزی هم قرار بود بخشی از این آب به کشاورزی گچساران اختصاص داده گردد که متاسفانه در دو، سه سال گذشته هم در این زمینه اقدامی انجام نشده است. اگر از این دو تخصیص استفاده نگردد، عملا منطقه بومی این سد یعنی گچساران از مزایای این پروژه بی نصیب خواهد ماند.
منبع: فرارو