برای بازسازی سازمان چه اقداماتی انجام دهیم؟ - مجله شرقیا

به گزارش دنیای اقتصاد، اگر در چنین شرایطی قرار دارید، پیشنهاد می گردد که برای انجام یک عملیات بازسازی اقدام کنید. در اغلب موارد، بازسازی سازمان به صورت داخلی انجام می گردد و معدود افرادی هستند که ارزش دریافت یک یاری حرفه ای را درک نمایند.

شرکت هایی که تصمیم می گیرند یک بازسازی را به صورت داخلی و بدون یاری متخصص این امر از خارج سازمان انجام دهند، معمولا از یک رویکرد بدون ساختار پیروی می نمایند. از این گذشته، این سازمان ها به ندرت از اهرم هایی استفاده می نمایند که به یک بازسازی پیروز می انجامد و ریشه در باز تعریف رشد، رهبری و سرمایه گذاری بر قابلیت های تازه دارند؛ بنابراین اگر کسب و کار شما احتیاج به بازسازی دارد، احتمالا این پرسش ها را از خود بپرسید. چرا به بازسازی احتیاج داریم؟ آیا مدیران ما این بازسازی را می پذیرند؟ آیا ما توانایی لازم برای انجام آن را داریم؟ چگونه می توانیم تاثیری ایجاد کنیم که به یک بازسازی پیروزیت آمیز منجر گردد؟

شاید بتوانید برنامه ریزی های گسترده ای انجام دهید و به تجزیه و تحلیل دلایل عملکرد ضعیف خود در بازار بپردازید، دلایل اصلی عدم پیروزیت را معین کنید و به بینش های مختلفی از چرا ها و چگونگی ها برسید. اما چیزی که قادر به انجام آن نخواهید بود، ادامه دادن همان مسیر است، زیرا در این صورت کسب و کار شما تا چند سال آینده وجود خواهد داشت. به همین خاطر است که به یک جهت استراتژیک (strategic direction) تازه احتیاج دارید.

داشتن رهبران سازمانی مناسب در این موقعیت بسیار مهم است. افرادی که یک نگاه جدی به کسب و کار داشته باشند و درد ناگزیری که برای بازگشت به سودآوری ضروری است را به سازمان تحمیل نمایند. رهبران سازمانی تازهی که می توانند با اصول روشن و مختصر به کسب و کار شما یاری نمایند تا سازمان شما بتواند با تمرکز و توسعه قابلیت های صحیح، به همراه یک جهت استراتژیک تازه به حرکت خود ادامه دهد و راه سخت و طولانی یک بازسازی پیروزیت آمیز را بپیماید.

چرا به بازسازی احتیاج داریم؟

مشاهده علائم تزلزل سازمان آسان است. افت سهم بازار، کاهش عایدی، کاهش نقدینگی و از دست دادن مشتریان فقط تعدادی از این علائم هستند. با این حال، همه بازسازی ها یکسان نیستند. قبل از آن که رهبران بازسازی خود را انتخاب کنید، ضروری است تا دلیل اصلی احتیاج به بازسازی کسب و کار خود را بدانید. تا زمانی که پزشک بیماری شما را تشخیص ندهد، نمی تواند برای شما درمانی تجویز کند.

برای اینکه بتوانید یک تصویر واضح از بازسازی کسب و کار خود داشته باشید، باید بتوانید دلایلی که سازمانتان را به این شرایط انداخته، بشناسید. در این مرحله داشتن صداقت و صراحت می تواند سرنخ هایی را برای ترسیم برترین مسیر پیش رو فراهم کند.

اولین قدم مهم، ایجاد یک واقعیت داده محور است که رهبران کسب و کار بتوانند روی آن توافق نمایند. داده ها به خودی خود تصمیم نمی گیرند یا مجموعه ای از اقدامات را تعیین نمی نمایند؛ اما اطلاعات صحیح به رهبران اطمینان می دهند که تصمیمات پیشنهادی و جهت آینده آن ها در واقع منجر به نتایج بهتری خواهند شد. به خاطر داشته باشید که هر تشخیص استراتژیک باید صدای مشتریان شما را انعکاس دهد. در نهایت، تشخیص باید به تصمیماتی منجر گردد که شما را به مسیر درست برگرداند.

شما باید فرصت های رشد و سودآوری حاضر در سبد محصول یا خدمات خود را بشناسید. اگر یکی از آن ها سود کمتری ایجاد می نماید، آیا می توانیم آن را حذف نموده و بر محصول و خدماتی که ارزش بیشتری برای مشتری ایجاد می نمایند تمرکز کنیم؟ در این صورت، ممکن است احتیاج به تغییر مدل کسب و کار خود داشته باشیم. این امر می تواند شامل تتازه نظر درباره منابع مزیت رقابتی، کانال های توزیع، نقاط تمایز، مدل عایدی و ساختار بهینه هزینه گردد.

آیا رهبران سازمان ما بازسازی را می پذیرند و آیا ما توانایی لازم برای انجام آن را داریم؟

یک بازسازی واقعی باید تغییراتی را در رهبری، شرایط سازمان و توانایی هایی که به پیروزیت در آینده منجر می شوند، ایجاد کند. رهبرانی که در طول بازسازی به آن ها احتیاج داریم با کسانی که رشد سازمان را راهنمایی می نمایند، متفاوتند. رهبران بازسازی کار هایی را انجام می دهند که هزینه های سازمان را کاهش داده و همزمان روی قابلیت های تازه سرمایه گذاری می نمایند. رفتار آن ها در ایجاد و پایداری تغییرات حیاتی است. رهبران باید شفاف باشند. رهبرانی که یک دید بسیار خوش بینانه ای نسبت به آینده دارند یا قادر به پذیرش شکست های گذشته خود نیستند، قادر نخواهند بود تا به خوبی شرایط را مدیریت نمایند.

زمانی که تیم مدیریت جهت بازسازی و اهرم های اساسی را تعیین کرد، باید درباره قابلیت های مورداحتیاج برای ایجاد تغییرات صادق باشید. برای اینکه بدانید به چه قابلیت هایی احتیاج دارید با نوشتن نتایج مورد انتظار خود آغاز کنید و ببینید چه قابلیت هایی برای رسیدن به آن ها مورداحتیاج است و سرمایه گذاری برای رسیدن به آن ها را اولویت بندی کنید.

چگونه می توانیم تاثیراتی ایجاد کنیم که به بازسازی پیروزیت آمیز منجر گردد؟

شما باید یک جهت تازه معین نموده و به سمت آن حرکت کنید. باید بتوانید در حالی که اطلاعات کامل و جامعی در اختیار ندارید، تصمیمات استراتژیک سختی اتخاذ کنید. زیرا همه چیز در حال تغییر است. نمی توانید صبر کنید تا رقبای تازه بازار را بازتعریف نمایند. حتی اگر این تصمیمات صد درصد درست نباشند، می توانید با گذشت زمان آن ها را تصحیح کنید.

باید منابع ارزشمند سازمان را بشناسید. بعلاوه باید ارتباط بین اقدامات بازسازی، کاهش هزینه و کل استراتژی بازسازی را تعیین کنید تا کارکنان تغییرات را درک نمایند. قابلیت های خود را طبقه بندی کنید. منابع خود را در گروه های منابع استراتژیک (منابعی که شما را قادر می سازند تا به اهداف استراتژیک خود رسیده و یک مزیت رقابتی پایدار ایجاد کنید)، منابع هسته مرکزی (منابعی که شما را از دیگر رقبا متمایز می سازند و برای شرکت سودآوری ایجاد می نمایند) و منابع مازاد (میزان دارایی یا منابعی که بیش از میزانی است که به طور فعال استفاده می گردد) دسته بندی کنید و به تقویت منابع استراتژیک و هسته بپردازید.

یک رویکرد داده محور را به کار بگیرید تا با مقدار گیری عملکرد ها تعیین گردد که کدام یک از افراد باید سازمان را ترک نمایند. بازسازی تقریبا در همه موارد با کاهش کارکنان همراه است؛ بنابراین ضروری است تا نقش ها، مسوولیت ها و انتظارات تازه را برای جلوگیری از کاهش روحیه افراد به خوبی تعیین کنید. بازسازی اصلا آسان نیست. هر موردی با دیگری فرق دارد، ولی اگر دستورات و اولویت های روشنی را معین نموده و با نظم اجرا کنید، قادر خواهید بود تا تصمیماتی را اتخاذ کنید که سلامت، زیست پذیری و رشد آینده سازمان شما را تضمین می نمایند.