فلسفه برندسازی: برندهای لوکس و ناخودآگاه جمعی

به گزارش مجله شرقیا، سرویس دین و اندیشه خبرنگاران: امروزه برندها شیوه زندگی و رفتار مصرف نمایندگان را دیکته می نمایند، بر فرهنگ و مقیاس ارزش های آنها تأثیر می گذارند و مخاطبان هدف را تشکیل می دهند.

فلسفه برندسازی: برندهای لوکس و ناخودآگاه جمعی

هر شرکتی به روش های عملی احتیاج دارد تا به رفتار کارکنان و مشتریان شکل داده و آن را ممکن سازد. این ترفندها می توانند مربوط به خاطرات یا آیین های دوران کودکی باشند که فضای اعتماد و تفاهم را ایجاد می نمایند یا حتی حس اجتماعی را در فرد برمی انگیزانند.

هدف یک برند تأثیرگذاری بر ناخودآگاه افراد و در نتیجه بیدار کردن احساسات، وفاداری و ایمان به آن برند است. بنابراین، چرا مردم با پوشیدن قطعات برند احساس بهتری دارند؟ آیا پوشیدن لباس های گران قیمت به آن ها اعتماد به نفس بیشتری می دهد؟ برندهایی مانند گوچی، شنل، لوئی ووتان و دیگران چگونه مردم را کنترل می نمایند؟

درک برندهای لوکس

برند لوکس محصول، خدمات یا تجربه ای است که به علت انحصار و کیفیت آن ارزش درک شده بالایی دارد. این برندها با ثروت و موقعیت و بعلاوه سبک زندگی خاصی مرتبط هستند.

برای قرن ها، برندها برای متمایز ساختن محصولات از یکدیگر مورد استفاده قرار گرفته اند. برندسازی ریشه ای دور و دراز داشته که به سال 2000 قبل از میلاد برمی گردد. در آن موقع، تجار از آن برای نشان دادن مالکیت کالاها و دارایی های خود هنگام فروش در بازارهای مختلف استفاده می کردند. این تجار با استفاده از برندسازی تحت اللفظی توانستند خود را از رقبا متمایز نموده و اعتماد مشتریان شان را جلب نمایند.

بعدها در دوره رنسانس، برندسازی معنای جدیدی پیدا کرد: هنرمندان آغاز به استفاده از نمادها و تصاویر کردند تا خود را از دیگران در دنیای هنر متمایز نمایند. از این نمادها و تصاویر برای انتقال پیامی در خصوص کار هنرمند استفاده می شد و به مشتریان اجازه می داد تا با هنرمند و سبک او آشنا شوند.

امروزه برندهای لوکس از تکنیک های بازاریابی پیچیده برای ایجاد تجربیات قدرتمند و ماندگار استفاده می نمایند. اما واقعاً چه چیزی باعث تمایل مردم به برندهای لوکس می گردد؟

برندهای لوکس و ناخودآگاه جمعی: ارتباط میان این دو چیست؟

به عقیده کارل یونگ، ناخودآگاه جمعی فرهنگ ما وجود اجتماعی ناخودآگاه به عنوان انباشت نماینده، نگهبان و حامل تجربه ژنتیکی موروثی رشد فیلوژنتیکی بشریت است. بر این اساس، ناخودآگاهی افراد معمولی یک فرهنگ خاص خود را به عنوان شکل و روشی از ارتباط بین نمونه های اولیه انسانی ناخودآگاه به ارث برده نشان می دهد.

ناخودآگاه جمعی یک ملت شامل مجموعه ای از تجربیات خاص انسانی است که دائماً شکل های جدیدی به نام کهن الگوها را در خود جمع می نمایند و می سازند. این کهن الگوها بیان ایده ها، ارزش ها و باورهای خاصی هستند که افراد در یک فرهنگ تعیین به اشتراک می گذارند. این کهن الگوها هستند که زیربنای مفاهیم برندها و کالاهای لوکس هستند. برندها از آن ها برای ایجاد تداعی در ناخودآگاه جمعی استفاده می نمایند که باعث می گردد افراد وقتی در خصوص یک برند خاص فکر می نمایند احساس مثبتی داشته باشند.

توانایی برندها در طراحی و ایجاد کهن الگوهای محبوب در ناخودآگاه جمعی به آن ها اجازه می دهد تا مصرف نمایندگان را کنترل و دستکاری نمایند. به همین علت است که مردم تا این حد به برندهای خاص وفادار هستند و چرا برندهای لوکس به بخش عمده ای از زندگی ما تبدیل شده اند.

احساسات به عنوان مبنایی برای تصمیم خرید

علاوه بر کهن الگوها، احساسات نیز نقش مهمی در نحوه درک و عملکرد افراد از برندها دارند. احساسات تصمیمات ما را راهنمایی می نمایند و برندها از آنها به نفع خود استفاده می نمایند.

ارتباط عاطفی بین برندها و مشتریان نه تنها به وسیله تبلیغات یا نشانه های بصری ایجاد می گردد، بلکه به وسیله تعاملات خدمات مشتری و کیفیت محصول نیز ایجاد می گردد. برندها از این ارتباط عاطفی برای ایجاد وفاداری و ایجاد تجربه مثبت مشتری بهره می برند.

برندهای لوکس مدت هاست که نه تنها یک شی مادی بلکه احساسات و احساس خودشناسی را نیز به افراد می فروشند. آن ها با اتصال به ناخودآگاه جمعی و احساسات به نیروهای قدرتمندی در دنیای امروز تبدیل شده اند. آنها تأثیر زیادی بر فرهنگ و درک ما از تجمل دارند. قدرت آنها می تواند نحوه نگرش مردم به خود و دنیای اطراف را شکل دهد.

برندها بعلاوه یک تجربه مشترک ایجاد می نمایند که مردم را در سراسر کشورها، قاره ها و نسل ها به هم متصل می نماید. به همین علت است که لباس های گران قیمت باعث می گردد مردم احساس اعتماد بیشتری نمایند؛ این فقط کالای مادی نیست که آن ها می خرند، بلکه یک ارتباط عاطفی، فرهنگی و جمعی بوده و قدرت واقعی برندهای لوکس در همین نکته نهفته است.

عقلانیت نهفته در پس خرید برندها

در حالی که احساسات و کهن الگوها نقش مهمی در تصمیم خرید دارند، یک عنصر منطقی نیز وجود دارد. مشتریان می خواهند اقلام خوش ساختی را خریداری نمایند که برای مدت طولانی دوام داشته باشند. به همین علت است که برندهای لوکس تا این حد پیروز شده اند - زیرا آن ها محصولاتی با کیفیت و مهارت استثنایی فراوری می نمایند.

مردم همواره قادر به تصمیم گیری منطقی نیستند. با این حال، یک فرد از نظر ذهنی سالم بر اساس منطق و عقل عمل می نماید، به این معنی که آنها معمولاً در پی سودمندترین تصمیم برای خود هستند (به ویژه در خصوص امور مالی).

علی رغم باور عمومی، مطالعات روانشناسی رفتاری مدرن ثابت نموده است که انسان ها همواره منطقی عمل نمی نمایند. به عنوان شاهدی بر این پدیده، بسیاری از افرادی که اقلام لوکس را خریداری می نمایند، اغلب به علت نرخ بالای بدهی مصرف نماینده، قادر به خرید آن ها نیستند.

در حالی که یک کیف دستی قابل اعتماد را می توان با قیمت ارزان حدود 50 دلار خریداری کرد، بعضی افراد در عوض هزاران دلار را برای کیفیت و عملکرد یکسان پرداخت می نمایند.

در نهایت، مردم با پوشیدن قطعات برند احساس بهتری دارند، زیرا آن ها چیزی بیش از یک کالای مادی هستند - آنها نشان دهنده یک ارتباط عاطفی و جمعی هستند که برند ایجاد می نماید.

افرادی که اقلام لوکس را خریداری می نمایند نه تنها یک محصول را خریداری نموده، بلکه به یک تجربه و احساس تعلق دارند. قدرت برندهای لوکس در توانایی آنها برای نفوذ به ناخودآگاه ما و برانگیختن احساساتی است که باعث می گردد احساس ارتباط و خاص بودن کنیم.

منبع:

https://www.thecollector.com/philosophy-of-branding/

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 30 تیر 1402 بروزرسانی: 30 تیر 1402 گردآورنده: sharghia.ir شناسه مطلب: 2280

به "فلسفه برندسازی: برندهای لوکس و ناخودآگاه جمعی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "فلسفه برندسازی: برندهای لوکس و ناخودآگاه جمعی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید