استرادا نووا ایتالیا: میراثی از شهرسازی و معماری در جنوا
به گزارش مجله شرقیا، استرادا نووا (Strada Nuova) یا "خیابان نو"، که امروزه عمدتاً با نام ویا گاریبالدی (Via Garibaldi) شناخته میشود، یکی از محورهای تاریخی و معماری برجسته شهر جنوا در ایتالیا به شمار میرود. این خیابان نه تنها به عنوان یک شاهکار معماری و فرهنگ سکونت جنوایی شناخته شده ، بلکه به دلیل تمرکز کاخهای باشکوه و مجموعههای هنری ارزشمند، به یک "خیابان-موزه" واقعی بدل گشته است. اهمیت استرادا نووا با ثبت آن در فهرست میراث جهانی یونسکو، به همراه سیستم کاخهای رولی، در سطح بینالمللی تأیید شده است. این خیابان در سال 1882 به جوزپه گاریبالدی، قهرمان یگانگی ایتالیا، تقدیم شد ، رویدادی که لایهای دیگر از معنای تاریخی را بر کالبد رنسانس و باروک آن افزود.

درک کامل اهمیت ویا گاریبالدی مستلزم شناخت آن به عنوان بخشی از یک پروژه شهرسازی گستردهتر موسوم به "له استراده نووه" (Le Strade Nuove) یا "خیابانهای نو" است. این مجموعه علاوه بر ویا گاریبالدی (استرادا نووای قرن شانزدهم)، شامل ویا کایرولی (Via Cairoli) - که پیشتر استرادا نوویسیما (Strada Nuovissima) یا "خیابان جدیدتر" خوانده میشد و متعلق به قرن هجدهم است - و ویا بالبی (Via Balbi) - متعلق به قرن هفدهم - نیز میشود. این سیستم خیابانی، پاسخی به تراکم جمعیت و محدودیت فضای شهری جنوا بود که از یک سو به دریا و از سوی دیگر به کوههای آپنین محدود میشد.
برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
نامگذاری "استرادا نووا" خود گویای گسستی آگاهانه از بافت شهری قرون وسطایی و آغازگر دورانی نوین در شهرسازی برنامهریزیشده و نمایش اشرافیت بود. انتخاب این نام در قرن شانزدهم، همزمان با اوج رنسانس، نشاندهنده تلاش برای خلق فضایی متفاوت، مبتنی بر اصول عقلانی و زیباییشناسی کلاسیک بود که با رشد ارگانیک شهرهای قرون وسطایی در تضاد قرار داشت. هدف از ساخت "بسیاری بناهای زیبا" فراتر از تأمین مسکن صرف بود و انگیزههای زیباییشناختی و نمایش جایگاه اجتماعی را در بر میگرفت. این بستر، زمینه را برای درک نقش استرادا نووا به عنوان ویترینی از قدرت و فرهنگ جنوا فراهم میکند. از سوی دیگر، تقدیم این خیابان به گاریبالدی در سال 1882 ، یعنی بیش از دو قرن پس از شکلگیری اولیه آن توسط نخبگان جمهوری جنوا، نشاندهنده تلاشی از سوی دولت نوپای ایتالیای متحد برای الحاق نمادهای جمهوریهای مستقل پیشین به روایت ملی جدید بود. این رویکرد، چگونگی کسب لایههای معنایی جدید توسط مکانهای تاریخی در طول زمان و تحت تأثیر تحولات سیاسی و فرهنگی را به تصویر میکشد.
پیدایش استرادا نووا: طرحی نو در شهرسازی رنسانس
ایده اولیه استرادا نووا در 17 مارس 1550 شکل گرفت، زمانی که فرمانداران جمهوری جنوا منطقهای نیمهحاشیهای بر دامنه شیبدار کاستلتو (Castelletto) را برای ساخت "بسیاری بناهای زیبا" تعیین کردند، با این هدف که هم برای شهر سودمند و هم زیبا باشد. این تصمیم، نمونهای بارز از یک تلاش آگاهانه برای برنامهریزی شهری توسط یک مرجع عمومی بود. استرادا نووا (ویا گاریبالدی) به عنوان یکی از برجستهترین نمونههای شهرسازی اروپایی قرن شانزدهم شناخته میشود و اکثر کاخهای آن بین سالهای 1558 و 1588 ساخته شدند.
توسعه استرادا نووا با دوران اوج قدرت اقتصادی و سیاسی جنوا، موسوم به "سده جنواییها" (Siglo de los Genoveses) که از حدود 1563 تا 1640 به طول انجامید، همزمان بود. این پروژه، روح نوآور و پویایی را که مشخصه این دوران بود، به نمایش میگذاشت. از منظر معماری، راهحل ارائه شده در قالب کاخهای چند طبقه با ایوانهای وسیع (لُجیا) و حیاطهای داخلی، که به دلیل محدودیت فضا به سمت توسعه عمودی گرایش داشتند، یک نوآوری هوشمندانه بود که برای قرنها بر معماری شهری تأثیر گذاشت. جورجو وازاری، مورخ هنر برجسته همعصر، تنها یک دهه پس از آغاز ساختوساز، این خیابان را ستود و نوشت: "بسیاری تأیید میکنند که در هیچ شهر دیگری در ایتالیا، خیابانی باشکوهتر و عظیمتر، و یا مملو از کاخهایی چنین ثروتمند وجود ندارد". وازاری طراحی این مجموعه را به گالئاتزو آلسی، شاگرد میکلآنژ، نسبت داد، هرچند نقش آلسی بیشتر در ارائه الگوهایی برای کاخها، مانند ویلا جوستینیانی در آلباره و ویلا گریمادی چبا "در بیزانیو" بود، تا طراحی کامل خیابان.
استرادا نووا صرفاً یک خیابان نبود، بلکه صحنه نمایشی شهری بود که با دقت برای به تصویر کشیدن ثروت، قدرت و فرهنگ پیشرفته الیگارشی جنوا به مخاطبان بینالمللی طراحی شده بود. تصمیم جمهوری برای ایجاد خیابانی از "بناهای زیبا" در مکانی برجسته، همراه با معماری عمودی و باشکوه و متعاقباً سیستم "رولی" برای میزبانی از مقامات عالیرتبه ، همگی نشاندهنده یک استراتژی حسابشده برای نمایش اقتدار از طریق شهرسازی است. این پروژه فراتر از تأمین مسکن بود؛ هدف آن تحت تأثیر قرار دادن و تثبیت جایگاه جنوا بود. در این میان، بحث پیرامون نقش آلسی نیز جالب توجه است. نسبت دادن طراحی کلی به او توسط وازاری ممکن است سادهسازی یا تلاشی برای پیوند دادن پروژه به نامی مشهور باشد. اما تصریح اینکه آلسی بیشتر "الگوهایی" ارائه کرده ، نشان میدهد که مالکان کاخها و معمارانشان نقش فعالی در شکلدهی به املاک خود در چارچوبی وسیعتر داشتهاند. این امر تعامل بین برنامهریزی متمرکز و جاهطلبی فردی اشراف را برجسته میکند. علاوه بر این، نفس ایجاد چنین خیابانی در "منطقهای نیمهحاشیهای بر دامنه شیبدار کاستلتو" ، خود یک شاهکار مهندسی و بیانی از تسلط بر چشمانداز طبیعی بود که بازتابدهنده اعتماد به نفس اومانیسم رنسانس در شکلدهی به محیط زیست است. غلبه بر چالشهای فنی ساخت کاخهای باشکوه بر روی چنین شیب تندی، نه تنها ثروت، بلکه تواناییهای مهندسی پیشرفته و میل به تحمیل نظم و زیبایی بر زمینی دشوار را به نمایش میگذارد و با آرمان رنسانس مبنی بر توانایی انسان در تسلط و دگرگونی طبیعت همسو است.
کاخهای رولی: نظامی بیهمتا برای میزبانی جمهوری
کاخهای رولی (Palazzi dei Rolli) مجموعهای از کاخهای خصوصی متعلق به اشراف بودند که از سال 1576 به بعد توسط جمهوری جنوا به طور رسمی در فهرستهایی موسوم به "رولی" (Rolli یا Liste) ثبت میشدند. کارکرد منحصربهفرد این کاخها، تأمین "اقامتگاه عمومی" برای مهمانان برجسته دولتی بود که در سفرهای رسمی به جنوا میآمدند؛ کاخ میزبان از طریق قرعهکشی انتخاب میشد. این سیستم، خانوادههای ساکن در این کاخها را مفتخر و متعهد به میزبانی از این مسافران عالیمقام میکرد. هدف از ایجاد این سیستم، تضمین اقامتگاهی مناسب برای مهمانان مهمی چون شاهزادگان، پادشاهان، دیپلماتها یا مقامات مذهبی بود. پنج فهرست "رولی" تا به امروز باقی مانده است: 1576 (شامل 52 کاخ)، 1588 (111 کاخ)، 1599 (150 کاخ)، 1614 (96 کاخ) و 1664 (95 کاخ)، که در مجموع 162 کاخ حداقل یک بار در یکی از این فهرستهای رسمی گنجانده شدهاند.
ویژگیهای مشترک معماری کاخهای رولی شامل راهپلههای ورودی باشکوه (اغلب از سنگ مرمر)، حیاطهای داخلی، ایوانهای مشرف به باغها، و فضاهای داخلی مزین به گچبریها و نقاشیهای دیواری (فرسکو) بود. همچنین از سرسراهای تماشایی، تالارهای نقاشیشده، باغها و آبنماهای یادمانی (نیمفائوم) به عنوان مشخصههای این کاخها یاد شده است. کاخها بر اساس اعتبار (اندازه، زیبایی، اهمیت) دستهبندی میشدند تا تناسب آنها برای میزبانی از مقامات مختلف تعیین شود. تنها سه کاخ برای میزبانی از عالیرتبهترین مقامات مناسب تشخیص داده شدند: کاخ دوریا اسپینولا، کاخ گریمادی دوریا تورسی (کاخ تورسی کنونی) و کاخ لرکاری پارودی.
سیستم رولی، سازوکاری پیچیده در عرصه کشورداری بود که از ثروت و شکوه خصوصی برای اهداف دیپلماتیک عمومی بهره میبرد و عملاً کل شهر را به یک "کاخ سلطنتی جمهوریخواه" تبدیل میکرد. جنوا به جای ساختن یک کاخ دولتی عظیم برای میزبانی، به شیوهای نوآورانه از اقامتگاههای اشرافی موجود خود استفاده کرد. این رویکرد، بار مسئولیت و افتخار را توزیع میکرد، ثروت جمعی طبقه حاکم را به نمایش میگذاشت و جبههای متحد از تجمل و قدرت را عرضه میکرد. این راهحلی عملگرایانه و تأثیرگذار بود. جنبه رقابتی میان خانوادههای اشرافی برای قرار گرفتن کاخهایشان در فهرست رولی، و بهویژه در دستههای بالاتر، احتمالاً به نوآوریهای معماری و افزایش تجملات دامن زده و سهم قابل توجهی در عظمت استرادا نووا داشته است. قرار گرفتن در فهرست رولی، بهویژه در رده اول ، نشانهای از اعتبار فوقالعاده بود. این امر خانوادهها را ترغیب میکرد تا کاخهایی باشکوهتر بسازند یا کاخهای موجود را برای برآورده کردن استانداردها بازسازی کنند، که منجر به تشدید جاهطلبیهای معماری و حمایت از هنر در امتداد استرادا نووا شد. با این حال، سیستم رولی، ضمن به نمایش گذاشتن آرمانهای جمهوریخواهانه از طریق توزیع وظایف میزبانی، ماهیت الیگارشی دولت جنوا را نیز تقویت میکرد، زیرا تنها ثروتمندترین و قدرتمندترین خانوادهها توانایی ساخت و نگهداری کاخهایی با چنین کیفیتی را داشتند. این سیستم بر ثروت خصوصی اشراف متکی بود. در حالی که به عنوان یک سیستم "اقامتگاه عمومی" ارائه میشد، ذاتاً کسانی را که خارج از نخبگان حاکم بودند، مستثنی میکرد. نفس وجود این کاخها و سیستم پیرامون آنها، تمرکز قدرت و منابع در دستان تعداد معدودی از خانوادهها، حتی در چارچوب یک جمهوری را برجسته میساخت.
جدول زیر، منتخبی از کاخهای رولی را که در فهرستهای رسمی ثبت شدهاند، به همراه مالک اولیه و دستهبندی آنها در یکی از رولوهای مهم نشان میدهد. این اطلاعات به درک بهتر گستردگی و اهمیت این سیستم کمک میکند.
کاخهای رولی ثبتشده در فهرستهای رسمی
نام کاخ | مالک اولیه | رولو 1588 (دسته) |
---|---|---|
کاخ آنتونیو دوریا (یا دوریا اسپینولا) | آنتونیو دوریا | 1 |
کاخ کلمنته دلا رووِره | کلمنته دلا رووِره | 2 |
کاخ جورجو اسپینولا | جورجو اسپینولا | 3 |
کاخ آگostino پالاوچینو (یا پالاوچینی-کامبیازو) | آگوستینو پالاوچینی | 2 |
کاخ پانتالئو اسپینولا | پانتالئو اسپینولا | 2 |
کاخ فرانکو لرکاری (یا لرکاری-پارودی) | فرانکو لرکاری | 1 |
کاخ توبیا پالاوچینو | توبیا پالاوچینی | 2 |
کاخ آنجلو جووانی اسپینولا | آنجلو جووانی اسپینولا | 2 |
کاخ نیکولو گریمادی (یا کاخ تورسی) | نیکولو گریمادی | 1 |
کاخ لوکا گریمادی (یا کاخ بیانکو) | لوکا گریمادی | 2 |
کاخ جرولامو گریمادی | جرولامو گریمادی | 2 |
کاخ بارتولومئو لوملینی | بارتولومئو لوملینی | 2 |
منبع دادهها:
استرادا نووا و کاخهای رولی: میراثی جهانی در فهرست یونسکو
مجموعه "جنوا: له استراده نووه و سیستم کاخهای رولی" در سال 2006 (سیامین نشست) به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این سایت مساحتی برابر با 15.777 هکتار را شامل میشود و دارای یک منطقه حائل به وسعت 113 هکتار است. از میان 163 کاخ رولی، 42 کاخ در این فهرست میراث جهانی گنجانده شدهاند.
معیارهای ثبت این مجموعه در فهرست یونسکو به شرح زیر است :
- معیار (ii): "نشاندهنده تبادل مهم ارزشهای انسانی، در یک دوره زمانی یا در یک حوزه فرهنگی جهان، در مورد تحولات معماری یا فناوری، هنرهای یادمانی، شهرسازی یا طراحی منظر باشد."
- استراده نووه و کاخهای رولی نخستین نمونه اروپایی از پروژههای توسعه شهری با ساختاری واحد بودند که توسط یک مرجع عمومی برنامهریزی شده و با سیستم منحصربهفرد اسکان عمومی در اقامتگاههای خصوصی مرتبط بودند. این مجموعه تأثیر قابل توجهی بر تحولات معماری و شهرکسازی داشته است.
- معیار (iv): "نمونهای برجسته از یک نوع بنا، مجموعه معماری یا فناوری یا منظر باشد که مرحله (مراحل) مهمی از تاریخ بشر را نشان دهد."
- این مجموعه نمونهای برجسته از یک گروه معماری است که دورهای حیاتی در تاریخ بشر (اوج جمهوری جنوا) را به تصویر میکشد. کاخها به دلیل سرسراهای تماشایی، تالارهای نقاشیشده، باغها، آبنماهای یادمانی و مجموعههای هنری خود مورد تحسین قرار گرفتهاند.
ثبت یونسکو تنها برای بناهای زیبای منفرد نیست، بلکه برای یک سیستم شهری کامل - پیوستگی خیابانها، کاخها و سازوکار منحصربهفرد میزبانی رولی - است که نوآوری قابل توجهی در برنامهریزی شهری و سازمان اجتماعی محسوب میشود. معیارهای یونسکو بر "سیستم"، "ساختار واحد" و "مجموعه" تأکید دارند. این بدان معناست که ارزش این میراث در نحوه همکاری این عناصر برای ایجاد چیزی نو و تأثیرگذار در شهرسازی اروپا نهفته است، نه فقط در شگفتیهای معماری مجزا. گنجاندن یک "منطقه حائل" در پرونده ثبت یونسکو، نشاندهنده درک این موضوع است که یکپارچگی چنین سایت شهری تاریخی نه تنها به حفظ آثار اصلی، بلکه به مدیریت دلسوزانه محیط پیرامون آنها نیز بستگی دارد. منطقه حائل برای محافظت از سایت میراث جهانی در برابر تحولات نامطلوب یا بیتوجهی در مجاورت آن طراحی شده است. این امر اذعان دارد که زمینه بصری و تاریخی استرادا نووا و کاخهای رولی برای ارزش آنها حیاتی است و فشارهای شهری مدرن باید با دقت مدیریت شوند. این واقعیت که از 163 کاخ رولی تنها 42 کاخ در فهرست یونسکو قرار دارند ، بیانگر یک فرآیند انتخاب دقیق بر اساس یکپارچگی، وضعیت حفاظت و نمایندگی است، اما همچنین نشاندهنده وجود ثروت عظیمی از دیگر کاخهای تاریخی مهم، هرچند ثبتنشده، در جنوا است. یونسکو معیارهای سختگیرانهای دارد. انتخاب 42 کاخ به این معنی است که اینها برجستهترین یا بهترین نمونههای حفظشدهای هستند که معیارهای میراث جهانی را برآورده میکنند. با این حال، وجود 162 کاخ در فهرستهای رولی نشاندهنده گسترش بسیار وسیعتر این معماری کاخنشینی در سراسر جنوا است که به شهری فوقالعاده غنی از این میراث خاص، حتی فراتر از سایت یونسکو، اشاره دارد.
نگاهی به کاخهای شاخص استرادا نووا: موزههای امروز
امروزه، سه کاخ برجسته در ویا گاریبالدی، یعنی کاخ روسو، کاخ بیانکو و کاخ دوریا-تورسی، مجموعهای به هم پیوسته به نام موزههای استرادا نووا (Musei di Strada Nuova) را تشکیل میدهدهند. این مسیر نمایشگاهی که در سال 2004 شکل گرفت، به هنر باستان اختصاص دارد. وحدت این سه کاخ، یک مسیر بازدید بدون وقفه را ایجاد کرده و ویا گاریبالدی قرن شانزدهمی را به یک "خیابان-موزه" اصیل تبدیل نموده است. مجموعههای این موزهها بر هنر باستان تمرکز دارند و شامل آثار متنوعی از نظر مواد (رنگ روغن، مجسمه، مرمر) و مکاتب هنری (باروک، رنسانس، منریسم، کاراواجیستها) میشوند.
کاخ روسو (سرخ): شکوه خاندان برینیوله-ساله
کاخ روسو (Palazzo Rosso) یا کاخ سرخ، توسط معمار پیترو آنتونیو کورادی طراحی و بین سالهای 1671 و 1677 ساخته شد. نظارت بر ساخت و ساز آن بر عهده ماتئو لاجومادجوره بود. این کاخ با پلان U شکل خود، از الگوهای مورد استفاده بارتولومئو بیانکو الهام گرفته است؛ دو بال که توسط ایوانها به هم متصل شده و حیاط مربع داخلی را در بر میگیرند. سرشیرهای سنگی مشخصه بر روی نعل درگاه پنجرهها، که اشارهای به نشان هرالدیک خاندان برینیوله (شیری ایستاده زیر درخت آلو) است، در سال 1746 به نما افزوده شد.
این کاخ، اقامتگاه تاریخی خاندان برینیوله-ساله بود. اگرچه کاخ روسو پس از تکمیل آخرین فهرست رولی در سال 1664 ساخته شد و بنابراین در ابتدا جزو کاخهای رولی نبود ، اما به دلیل اهمیت آن به عنوان یک کاخ قرن هفدهمی در استرادا نووا، در فهرست میراث جهانی یونسکو گنجانده شده است. در سال 1874، ماریا برینیوله ساله، دوشس گالیرا و آخرین بازمانده این خاندان، کاخ و مجموعههای هنری آن را به شهرداری جنوا وقف کرد که هسته اولیه گالری هنری کنونی را تشکیل داد.
اولین مرحله تزئینات داخلی بین سالهای 1679 و 1694 توسط هنرمندانی چون دومنیکو پیولا، گرگوریو د فراری و پائولو جرولامو پیولا انجام شد. بازسازیها و تکمیل تزئینات تا اواسط قرن نوزدهم ادامه یافت. امروزه، کاخ روسو میزبان مجموعههای هنری خاندان برینیوله-ساله و تزئینات قرن هفدهم و هجدهم است. سالن اجتماعات آن نیز برای رویدادهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. این مجموعه شامل نقاشیهایی از مکاتب جنوایی، فلمنکی، ونیزی و امیلیایی، آثاری از برناردو استروتزی و آنتون فان دیک، و همچنین مجموعههای سکهشناسی و منسوجات است.
کاخ روسو، هرچند اندکی پس از دوره اصلی رولی ساخته شد، نشاندهنده تداوم و تکامل معماری کاخنشینی اشرافی جنوا در دوره باروک متعالی است و جاهطلبی و حمایت مستمر خانوادگی از هنر را به نمایش میگذارد. وقف بعدی آن به شهر، بیانگر گذار از نمایش خصوصی اشرافی به میراث فرهنگی عمومی است. ساخت این کاخ بین سالهای 1671-1677 پس از آخرین فهرست رولی در 1664 صورت گرفت، بدین معنا که بخشی از سیستم اولیه میزبانی دولتی نبود. با این حال، عظمت و موقعیت آن در استرادا نووا، آن را به جانشین طبیعی کاخهای پیشین تبدیل کرد. سرمایهگذاری مستمر خانواده برینیوله-ساله در هنر و تزئینات نشاندهنده اهمیت پایدار این کاخها به عنوان نمادهای جایگاه اجتماعی است. اهداء کاخ در سال 1874 نقطه عطف مهمی است که در آن میراث خانوادگی خصوصی به یک دارایی فرهنگی عمومی تبدیل میشود و بازتابدهنده تغییر ارزشهای اجتماعی در مورد هنر و فرهنگ است.
کاخ بیانکو (سفید): نگارخانهای از هنر اروپا
کاخ بیانکو (Palazzo Bianco) یا کاخ سفید، بین سالهای 1530 و 1540 برای لوکا گریمادی، یکی از اعضای برجسته یکی از مهمترین خانوادههای جنوا، ساخته شد. در ابتدا، این بنا از نظر شکل و ظاهر نسبتاً ساده بود و در منطقهای حومهای قرار داشت. به دلیل سادگی اولیه، روبنس در کتاب خود در سال 1622 درباره باشکوهترین اقامتگاههای جنوا، از آن نام نبرده است.
این کاخ در سال 1711 به مالکیت ماریا دوراتزو برینیوله-ساله درآمد. بازسازی کامل بنا در سال 1712 توسط جاکومو ویانو آغاز شد و نمای آن به سمت استرادا نووا تغییر جهت داد. تزئینات گچبری نمای خارجی بین سالهای 1714 و 1716 توسط تادئو کانتونه انجام شد. این کاخ به دلیل تضاد با کاخ روسو و رنگ روشن دیوارهای خارجیاش، "بیانکو" (سفید) نام گرفت. پس از آن، مستأجران و مجموعهداران مختلفی در آن سکونت گزیدند و کاخ بیانکو با مجموعههای هنری گستردهای غنی شد. در سال 1884، دوشس گالیرا (ماریا برینیوله-ساله د فراری) این کاخ را به منظور تأسیس یک "گالری عمومی" به شهرداری وقف کرد.
امروزه کاخ بیانکو یک گالری هنری معتبر است و شامل نقاشیهای ایتالیایی، فلمنکی و اسپانیایی از قرن شانزدهم تا هجدهم، از جمله اثر "اکه هومو" (Ecce Homo) از کاراواجو و "پرتره یک نجیبزاده فلورانسی" از جورجو وازاری است. تاریخچه کاخ بیانکو، تکامل پویای استرادا نووا را نشان میدهد، جایی که یک ساختار اولیه و سادهتر به طور اساسی دگرگون شد تا با شکوه تثبیتشده خیابان همسو شود، و مالکیت عمومی نهایی آن، بازتابدهنده همان روحیه نیکوکارانهای است که در مورد کاخ روسو نیز مشاهده میشود. ساخت اولیه آن (1530-1540 برای لوکا گریمادی ) پیش از رونق اصلی استرادا نووا بود. سادگی اولیه آن به این معنی بود که در ابتدا یک بنای نمایشی نبود. بازسازی قرن هجدهمی توسط جاکومو ویانو یک مداخله قابل توجه برای ارتقای آن به استانداردهای رایج شکوه در خیابان بود که احتمالاً ناشی از تمایل خانواده برینیوله-ساله برای داشتن یک ملک معتبر دیگر بوده است. این نشان میدهد که استرادا نووا ایستا نبود و به تکامل خود ادامه داد. اهداء کاخ در سال 1884 روند تبدیل این کاخهای اشرافی به نهادهای فرهنگی عمومی را تقویت میکند.
کاخ دوریا-تورسی: عظمت و اقتدار در استرادا نووا
کاخ دوریا-تورسی (Palazzo Doria-Tursi) از سال 1565 توسط دومنیکو و جووانی پونسلو برای نیکولو گریمادی، ملقب به "ایل مونارکا" (پادشاه)، ساخته شد. این کاخ، باشکوهترین بنای خیابان است که به طور منحصربهفردی بر روی سه قطعه زمین ساخته شده و دو باغ بزرگ، ساختار مرکزی را در بر گرفتهاند. در نمای آن از مصالح با رنگهای متناوب استفاده شده است: سنگ صورتی فیناله، سنگ لوح خاکستری-سیاه و مرمر سفید گرانبهای کارارا. توالی نوآورانه فضاهای داخلی شامل دهلیز، راهپله، یک حیاط مستطیل شکل مرتفع بالاتر از ایوان ستوندار، و یک راهپله بزرگ دوطرفه، بازی باشکوهی از نور و پرسپکتیو ایجاد میکند.
ورشکستگی نیکولو گریمادی (به دلیل تعلیق پرداختها توسط فیلیپ دوم اسپانیا در سال 1575) منجر به توقف فعالیتهای ساختمانی و تزئینی شد، به همین دلیل این کاخ تا حد زیادی فاقد نقاشیهای دیواری (فرسکو) است. در سال 1593، کاخ توسط جووانی آندریا دوریا برای خاندانش خریداری شد و نام تورسی از آن زمان بر آن نهاده شد. ایوانهای وسیع رو به خیابان در این دوره (دوره دوریا) اضافه شدند. این کاخ در سال 1820 توسط خاندان ساوُی خریداری شد؛ در این دوره، بخش پشتی آن تکمیل، برج ساعت ساخته شد و فضاهای داخلی به ظاهر تزئینی کنونی خود دست یافتند. در سال 1850، کاخ به مالکیت و مقر شهرداری جنوا درآمد.
امروزه، کاخ دوریا-تورسی علاوه بر اینکه مقر شورای شهر جنوا است ، بخشی از موزههای استرادا نووا نیز محسوب میشود. این بخش شامل نقاشیهای قرن هجدهم (مانند اثر "سرگرمی در باغ آلباره" از آلساندرو مانیاسکو)، مجسمه "مریم مجدلیه توبهکار" از آنتونیو کانووا، هنرهای تزئینی، سرامیک، ملیلهدوزی، سکهها، اوزان و مقادیر جمهوری باستان جنوا، و ویولن نیکولو پاگانینی معروف به "ایل کانونه" (توپ) است. کاخ دوریا-تورسی تجسم جاهطلبی عظیم نخبگان جنوا است که به عنوان "باشکوهترین اقامتگاه خصوصی" طراحی شده بود و تاریخچه آن بازتابدهنده فراز و نشیبهای خانوادههای قدرتمند و گذار نهایی به استفاده مدنی است که نمادی از تداوم اقتدار به شمار میرود. مقیاس بنا (سه قطعه زمین ) و لقب مالک اولیه "ایل مونارکا" گویای جاهطلبی بینظیری است. انتخاب آن به عنوان یکی از تنها سه کاخ مناسب برای عالیرتبهترین مقامات ، جایگاه آن را تأیید میکند. سقوط مالی گریمادی که منجر به ناتمام ماندن تزئینات شد، یک جزئیات تاریخی جذاب است که نشان میدهد حتی این حامیان قدرتمند نیز تابع واقعیتهای اقتصادی بودند. تملک بعدی آن توسط خانواده دوریا ، سپس ساوُیها و در نهایت شهرداری ، مسیری از قدرت عالی خصوصی به کنترل دودمانی و در نهایت به مدیریت مدنی را، همگی در همان ساختار تحمیلی، ترسیم میکند.
میراث ماندگار: استرادا نووا از نگاه تاریخنگاران و هنرمندان
شهرت و اهمیت استرادا نووا و کاخهای رولی فراتر از مرزهای جنوا و ایتالیا رفته و توجه هنرمندان و نویسندگان برجسته اروپایی را به خود جلب کرده است. پیتر پل روبنس، استاد فلمنکی، در سال 1607 از جنوا بازدید کرد. او چنان تحت تأثیر کاخهای رولی قرار گرفت که کتابی دوجلدی با عنوان "کاخهای جنوا" (Palazzi di Genova) را خلق کرد که در سال 1622 در آنتورپ منتشر شد و شامل 139 چاپ از پلانها، مقاطع و نماهای زیباترین بناهای جنوا بود. این کتاب شهرت پایدار اروپایی اقامتگاههای جنوا را تثبیت کرد و در انتشار الگوی معماری کاخنشینی جنوایی در سراسر اروپا نقش اساسی داشت.
پیش از روبنس، جورجو وازاری نیز، همانطور که پیشتر ذکر شد، استرادا نووا را به دلیل شکوه و غنای کاخهایش بینظیر دانسته بود. این گزارش معاصر از یک مورخ هنر برجسته آن زمان، تأثیر فوری این خیابان را نشان میدهد. قرنها بعد، استاندال، نویسنده فرانسوی، در بازدیدهای خود در قرن نوزدهم، مشاهدات جالبی را ثبت کرد. او ویا بالبی (بخشی از سیستم استراده نووه) را "یکی از سه نام یک خیابان بزرگ، که زیباترین خیابان ایتالیا نیز هست" توصیف کرد. او همچنین تجربیات خود از تلاش برای بازدید از گالریها در ویا بالبی، سکونت مالکان در میان نقاشیها، نیاز به مراجعات مکرر و "امتناعهای متکبرانه خدمتکاران" را شرح داده است. استاندال به زندگی ثروتمندان جنوا در طبقات فوقانی برای دیدن دریا و ناامیدی از بالا رفتن از "صد پله" از پلکانهای مرمرین تنها برای اینکه به او گفته شود بازگردد، اشاره کرده است.
مستندسازی و تفسیر چهرههای برجسته اروپایی مانند روبنس و استاندال، با فاصله قرنها از یکدیگر، گواهی بر شهرت بینالمللی پایدار استرادا نووا و نقش آن به عنوان یک مکان کلیدی در مدار "سفر بزرگ" (Grand Tour) است. مستندسازی سیستماتیک روبنس در اوایل قرن هفدهم، مخاطبان بینالمللی از معماران و حامیان هنر را هدف قرار داده بود و عملاً ایدههای معماری جنوایی را صادر میکرد. سفرنامههای قرن نوزدهمی استاندال تجربیات یک گردشگر فرهیخته را منعکس میکند و نشان میدهد که این کاخها همچنان جاذبههای اصلی بودهاند. این دو با هم، طنین فرهنگی طولانیمدت این مکان را نشان میدهند. حکایات استاندال نگاهی ارزشمند و انسانی به جنبههای عملی و پویاییهای اجتماعی دسترسی به این فضاهای اشرافی ارائه میدهد و شکوه معماری ایدهآل را با تجربه زیسته یک بازدیدکننده که در حال گشتوگذار در قلمرویی هنوز خصوصی، هرچند مشهور، است، مقایسه میکند. در حالی که روبنس بر فرمهای معماری تمرکز داشت ، گزارشهای استاندال موانع اجتماعی و ناکامیهای روزمره را آشکار میکند. "خدمتکاران متکبر" و دشواری دسترسی نشان میدهد که اینها هنوز موزههای کاملاً عمومی به معنای مدرن نبودند، بلکه خانههای خصوصی بودند که گاهی اوقات اجازه بازدید میدادند. این امر لایهای از تاریخ اجتماعی را به روایت معماری میافزاید. گذار از ثبت تحلیلی روبنس از پلانهای معماری برای مخاطبان نخبه به سفرنامهنویسی تجربی و شخصیتر استاندال، بازتابدهنده تغییرات گستردهتر در گردشگری فرهنگی و مصرف هنر و معماری از قرن هفدهم تا نوزدهم است. روبنس درگیر نوعی پژوهش و انتشار معماری بود. استاندال بخشی از پدیده رو به رشد سفر بزرگ بود که در آن تجربه شخصی و قدردانی زیباییشناختی اهمیت محوری یافت. این تحول در نحوه درک و مستندسازی چنین مکانهایی، آینهای از تغییرات در سفر، آموزش و رابطه عمومی با هنر است.
فرجام سخن: اهمیت پایدار استرادا نووا
استرادا نووا و سیستم کاخهای رولی، فراتر از مجموعهای از بناهای تاریخی، نمادی از یک دوره خاص در تاریخ جنوا هستند که با جاهطلبی مدنی، قدرت اشرافی، شکوفایی هنری و تفکر نوآورانه شهری مشخص میشود. این مجموعه به عنوان یک الگوی شهرسازی نوآورانه در دورههای رنسانس و باروک شناخته میشود و سیستم کاخهای رولی به عنوان یک پدیده اجتماعی-سیاسی و معماری منحصربهفرد، جایگاه ویژهای دارد. زیبایی معماری پایدار و غنای مجموعههای هنری آن، که اکنون عمدتاً از طریق موزههای استرادا نووا قابل دسترسی است ، همچنان بازدیدکنندگان را مجذوب خود میکند.
میراث استرادا نووا به عنوان یک مکان تاریخی زنده، با کاخهایی که به عنوان موزه، دفاتر شورا و اقامتگاههای خصوصی مورد استفاده قرار میگیرند، ادامه دارد. ثبت این مجموعه در فهرست میراث جهانی یونسکو، تأییدی جهانی بر ارزش برجسته و جهانشمول آن است. در نهایت، استرادا نووا سندی چندلایه از تاریخ است که ترکیبی از برنامهریزی شهری، سیستم میزبانی منحصربهفرد، معماری استثنایی و مجموعههای هنری غنی را در خود جای داده است. این مجموعه داستانی از قدرت، فرهنگ و سازمان اجتماعی را روایت میکند که همچنان برای درک ما از تاریخ شهری و فرهنگی اروپا حائز اهمیت است و استفاده مستمر از این بناها نیز گویای سازگاری و حضور پایدار آنها در زندگی شهر جنوا است.