زدودن یک اشتباه رایج تاریخی با تکیه بر استناد و استدلال، نقش حقیقی نهضت مشروطیت در تحول حیات اجتماعی
به گزارش مجله شرقیا، سرویس تاریخ و سیاست خبرنگاران: سجاد پورقناد، منتقد در نشست موسیقی و مشروطه که برای گرامیداشت هفته مشروطیت در مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان برگزار گردید، گفت: مایملک امروزی موسیقی شهری (ایران امروز) با مرکزیت تهران، باوجود ریشه های عمیق و پهناور تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی، عملا دستاورد 120 سال گذشته است.
وی به دستاورد مشروطیت برای موسیقی کلاسیک ایرانی پرداخت و گفت: دوره تحول ناگزیر روینمودهای اجتماعی مردم ایران پس از ترور ناصرالدین شاه، وقوع نهضت مشروطیت و تاسیس نخستین نهادهای سیاسی و اداری و فرهنگی به تاسی از مقتضیات عصر تازه، عاملان هنر موسیقی همواره حیاتی منزوی و محتاط و دور از درگیری با محیط را پیشه خود نموده بودند و عموم مردم از اشرافیت تا رعیت، میانه ای جدی با هنر و به ویژه موسیقی نداشتند، با این وجود نمی توان تاثیر ناخودآگاه و متقابل این دو را بر یکدیگر، نابوده انگاشت.
سجاد پورقناد ادامه داد: این تاثیر در دهه 1280 شمسی و عصر مشروطیت، پررنگ شد و تاثیراتی نازدونی به جا گذاشت. اگر چه ثمردهی نهایی و کامل این تاثیرگذاری متقابل، عملا پس از انحلال رسمی سلسله قاجاریه، بروز یافت. تقارن ناگزیر ظهور تصنیف ملی (و مشهورترین چهره آن: ابوالقاسم عارف قزوینی: 1258-1312) با سال های مشروطیت، موجب شده که به اشتباه، تولد این دو را همزمان و مربوط به هم فرض نمایند و متاسفانه در تمامی نوشته های سطحی و بی استناد، این پندار غلط را در حکم نظریه غالب در تبیین آن دوران، مطرح نموده و با اشاعه بی رویه، به عنوان حقیقتی مُسلم، عنوان نمایند.
این منتقد اعلام کرد: زدودن این اشتباه رایج تاریخی با تکیه بر استناد و استدلال و پندارهایی است که حداقل در ظرف فهم امروز، باورپذیر به نظر می رسد. از سویی دیگر، نقش حقیقی نهضت مشروطیت در تحول حیات اجتماعی موسیقی کلاسیک ایرانی نیز رمزگشایی شد. نقشی که تا امروز نیز به دلایلی نامعلوم بازگگردده نشده است.
دکتر بهرام پروین گنابادی، استاد دانشگاه و پژوهشگر در نشست ادبیات مشروطه به روشنفکران ادیب عطر مشروطه و تعادل در مبارزه پرداخت و گفت: با مقایسه شیوه تفکر و مبارزه و به دست دادن نمونه ها اثبات نموده ام که ادیبان روشنفکر مبارز به خاطر فهم درست از سنت و فرهنگ در رفتار و مبارزه خود متعادل تر هستند و نگاه آن ها به تجدد و اصلاح با فرهنگ جامعه ایرانی سازگارتر است.
دکتر خدایار صائب نیز در این نشست نگاهی به ادبیات ماسونی در عصر مشروطه داشت. وی به ارتباط میان نحله فراماسونری و فراماسونرها با ادبیات عصر مشروطه و روشنگری در ایران پرداخت و گفت: نقش این گروه در شکل گیری به ویژه گونه نمایشنامه و به شکل عام تر نثر رمان گونه در ادب فارسی این عصر بسیار مهم است. آنالیز های مذکور سعی بر نمایاندن تاثیر این گروه در حیطه شکل و محتوای آثار منثور ادب فارسی این عصر دارد.
دکتر مهدی علیایی مقدم نیز به ابوالقاسم لاهوتی شاعر نوآور عصر مشروطه پرداخت و گفت: تحول و تجدد در صورت و قالب شعر جز به وسیله تغییر بنیادی در دو عامل کهن موسیقیایی، یعنی وزن و قافیه، میسر نیست. تشخص قالب های شعر فارسی بیش از هر چیز دیگری رهین کیفیت خاص وجود این دو عامل است.
قافیه مرز بیت را تعیین می نماید و آرایش های متنوع آن موجب پیدایی قالب های مختلف می گردد. در پاره ای از قالب ها وزنی تعیین است که تمایز می سازد مانند رباعی و دوبیتی، و در پاره ای دیگر آرایش قافیه صورت مثنوی را از غزل و قطعه و جز آن ها متمایز می نماید.
وی اعلام کرد: بود و نبود وزن و قافیه یا نمود غیر سنتی آن ها و بازشناسی ماهیت شعر بدون تکیه بر این دو عنصر موسیقیایی راه را بر تجدد شعر فارسی، بلکه تجدد شعر اغلب فرهنگ های دنیا، گگردده است. شعر فارسی در رسیدن به تجدد پس از مشروطه و آزادی از قید یا قواعد سنتی وزن و قافیه وام دار آزمایش هایی است که در سست کردن و سپس حذف قافیه در عصر مشروطه صورت پذیرفت.
ابوالقاسم لاهوتی (1266-1335)، شاعران نوآور و تحول خواه عصر مشروطه در پاره ای از ترجمه های موزون خود از شعر فرنگی توانست در حذف قافیه سهم مهم و تاریخی داشته باشد.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران