ایران و آمریکا، با یا بدون بولتون
به گزارش مجله شرقیا، رضا سیمبر-تحلیلگر مسائل آمریکا:با روی کار آمدن دولت ترامپ رویکرد تهاجمی و تندروانه در سیاست خارجی آمریکا ادامه یافته و تشدید شد که ازجمله نتایج آن خروج آمریکا از برجام.
اعمال تحریم های همه جانبه علیه ایران و البته تهدید این کشور به جنگ بوده است. اما این وضعیت نباید باعث غفلت ما از این نکته مهم گردد که اصولا تفاوت ماهوی و قابل توجهی در روینمودهای دمکرات ها و جمهوریخواستار در حوزه سیاست خارجی وجود ندارد اگرچه هر یک از ابزارهای مختلفی برای اجرای این سیاست ها استفاده می نمایند. برای مثال، دمکرات ها عمدتا در تاریخ معاصر از ابزارهای نرم، ازجمله حقوق بشر و یا دمکراسی تحمیلی برای تحقق راهبردهای آمریکا استفاده نموده اند که از قضا در اکثر موارد با به کارگیری خشونت نیز همراه بوده است. در مقابل اما جمهوریخواستار بیشتر به استفاده از ابزارهای سخت متمایل هستند و روینمودهای نرم در کارنامه آنها صندلی چندانی ندارد.
نمود این دوگانه را به خوبی می توان در مقایسه میان اوباما و ترامپ و سیاست های این دو رئیس جمهور نسبت به ایران مشاهده کرد؛ با وجود اختلاف در بعضی روش ها، سخت ترین تحریم ها علیه ایران در دوران اوباما وضع شد. بنابراین در بن مایه تفکر حاکمیت آمریکا نسبت به ایران تفاوت عمده ای وجود ندارد. با یا بدون بولتون، فشار لابی های فعال در آمریکا، ازجمله لابی یهودیان آمریکایی یا کمپانی های تسلیحاتی که خواستار تعمیق تنش و تنازع در خلیج فارس (و همچنین سایر نقاط دنیا) هستند نزد هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه ادامه خواهد داشت.
اما تمام آنچه گذشت به این معنا نیست که ما از ابزار دیپلماسی غافل شویم. اگر بخواهیم به تعبیر دکتر ظریف سخن بگوییم، خروج بولتون به معنای حذف یکی از اعضای چهارگانه تیم ب است. رسانه های آمریکا طی ساعات گذشته بیش از هر چیز بر مسئله مذاکرات صلح افغانستان و طالبان به عنوان دلیل عمده اخراج بولتون از کاخ سفید تأکید نموده اند. اگرچه ما از پشت پرده بی خبریم اما در مقام یک تحلیلگر باور دارم دست کم یکی از متغیرهای اصلی در خروج بولتون از دولت، شکست واضح سیاست فشار حداکثری است که دولت ترامپ با استفاده از ابزار تحریم علیه ایران دنبال کرد. به زبان صریح تر، تحریم ها نتایج مورد نظر دولت آمریکا و سناریوی آقای بولتون و همفکرانش درخصوص ایران را محقق ننموده است.
ما در حوزه دیپلماسی می توانیم دست کم در 2حوزه از مسئله اخراج بولتون استفاده کنیم:
1- مانور دیپلماسی روی شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران به رغم انکار طرف مقابل
2- استفاده از این دستاورد در زمینه روابط با اروپا با هدف یافتن راهکار های بهتر برای نجات برجام
از سوی دیگر نباید فراموش کرد که ما هم همچون آمریکا باید سیاست هویج و چماق را دنبال نموده و از ابزارهای سخت خود غافل نشویم؛ به عبارت دیگر از نفوذ خود در یمن، سوریه، لبنان یا هر نقطه دیگری حقیقتا استفاده کنیم. ازجمله نقدهای موجود در این زمینه، عدم استفاده همزمان و بهینه از این ابزارهای سخت با دیپلماسی از سوی کشور است.
توصیه من در صندلی یک تحلیلگر و کارشناس دانشگاهی این است که حداقل خواسته ما از طرف مقابل باید بازگشت به برجام باشد؛ چراکه نمی توان با سیاست هژمونی طلبانه با ایران وارد تعامل شد. بر این اساس در شرایط کنونی، ورود به مذاکره با آمریکا تا پیش از بازگشت این کشور به برجام را تصمیمی صحیح نمی دانم.
منبع: همشهری آنلاین